سمندم را سر کاووسی دوبل پارک کردم . اومدم پیاده بشم برم پاساژ انقلاب که یکهو دیدم یکی از پشت سر تو بلندگو گفت راننده سمند
آب دهنمو قورت دادم و از ترس جریمه نمی دونستم چه کنم که دیدم طرف باز گفت راننده سمند، انار فاروق، گردو کندازی، سیرموک بندامیر داریم میخوای . با کمال تعجب تو آینه نیگا کردم دیدم پیکان بار هس.
موضوعات مرتبط: مرودشتمطالب وبلاگ های مرودشتیآداب و رسوم مرودشتطنز نوشتهداستان
برچسبها: لپ لپمرودشتطنز
وبلاگ لپ لپ مرودشت نوشت:
موضوعات مرتبط: مرودشتآثار مرودشتی هامطالب وبلاگ های مرودشتیپوسترعکس نوشتهطنز نوشتهاقتصادیدولت
برچسبها: لپ لپمرودشتطنزیارانهدهک ها
سایت طنز گل هم هم نوشت :
تا حالا دستتون تو کاسه ی لات و لوتی ها رفته یا نه !
جاتون خالی مدتی پیش زندان نایب الزیاره دوستان (خدا قسمت همه آرزو مندان کند) برای مشاوره می رفتم یکی از برو بچ لاتی با صورت خط خطی امد پیش من وگفت :
(( حاج اقا خیلی باحالی برای همین می خوام یک درس زندگی بهت یاد بدهم))
من هم ظاهرا از خشوع باطنا از ترس گفتم :
(( بفرمایید!))
گفت : (( حاجی جون من لات هستم. خیلی کارد زدم خیلی کارد خوردم ! خوب گوش کن تا روش دعوا را بهت یاد بدم جای گیر افتادی کم نیاری !
ما لاتها میگیم با کسی باید درافتاد که هم اندازه و هم قد خودت باشد))
گفتم: (( یعنی چی؟))
بقیه در ادامه مطلب
برچسبها: طنز لات لات و لوتی های مرودشت جیگری های مرودشت حاج آقاهای مرودشت زندونی های مرودشت