وبلاگ سیدان شهر پاکها و پاکیها نوشت:
افسانه محمدی نویسنده کتاب به عشق رهبرم در جمع نویسندگان زیر سی سال استان فارس گزارشی ارائه داد که در سایت های مختلف خبری درج و در روزنامه ها منتشر خواهد شد...
اداره مجامع، تشکلها و فعالیتهای فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، نویسندگان زیر سی سال استان فارس را در کارگاه های آموزشی داستان نویسی در تهران، گرد هم آورد.
افسانه محمدی، یکی از نویسندگان زیر سی سال اهل فارس است که از حضور خود و دیگر نویسندگان در کارگاه های آموزشی داستان نویسی در تهران خبر داد و گفت: گاهی واژه "بین الملل " ذهن آدمی را به سمت رویا سوق می دهد. به سمت آرزوهایی که اغلب برای جوانان سخت به نظر می رسد. مثل ثبت انتشارات بین الملل روی جلد اولین کتاب.. و یا قدم زدن در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران.
این بانوی نویسنده افزود: فقط کسی که از اوایل نوجوانی به نویسندگی عشق ورزیده و یا یک جوان شهرستانی که کیلومترها با نمایشگاه فاصله دارد این بیقراری را میفهمد. ناسپاسی بود اگر به این موضوع بها نمی دادم، ساده بگویم رویای بچگی ام بود.
وی ادامه داد: بهتر از سادگی کلام خلاصه گفتن است و در این مجال، مثل همیشه اداره مجامع، تشکلها و فعالیتهای فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، برنامه ای برای حضور نویسندگان زیر سی سال استان فارس در کارگاه های آموزشی داستان نویسی در تهران، طراحی نمود و قرعه به نام من و دو سه نفر دیگر افتاد.
محمدی اظهار داشت: پذیرش از ساعت ٨ الی ١١ انجام میشد. من و دوستم مریم غلام پور ساعت ٩ صبح خودمان را به مجتمع فرهنگی آموزشی آدینه واقع در بزرگراه آبشناسان تهران رساندیم و با استقبال گرم آقای چگینی که مدیریت برنامه ها را در دست داشتند روبرو شدیم. شرکت کنندگان از نقاط مختلف کشور هم چون ما می بایست کلاسها را با اساتید مورد نظر انتخاب میکردند.
او بیان داشت: موضوع کلاسها انتخاب را سخت میکرد و برای آموختن و دانستن ذوق داشتیم. موضوعاتی هم چون روایتگری، مستند نگاری، دیالوگ نویسی و سوژه یابی که برخی کلاسها هم زمان برگزار میشد و از دست دادن یکی از آنها حسرت به دل می گذاشت.
اولین کلاسم را با استاد گلعلی بابایی با موضوع مستند نگاری و زندگی نامه نویسی انتخاب کردم؛
دومین کلاس اهمیت نوشتن یادداشت روزانه در داستان نویسی با استاد محمد ناصرزاده؛ کلاس حمله به داستان با استاد مجید قیصری؛ کلاس دیالوگ نویسی با استاد شهریار عباسی و کلاس چگونه از جنگ بنویسیم با استاد احمد دهقان.
سه کلاس آخر فوق العاده بود و افکارم را به کلی عوض کرد. شاید مرا از بیابان نویسندگی به ابتدای آبادی رساند و راه را نشانم داد.
ناگفته نماند که آموزشهای فوق در طول دو روز انجام شد و شنبه به نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رفتیم.
بن کتاب به ما هدیه دادند و توانستیم تعدادی انگشت شمار کتاب تهیه کنیم و من به انتشارات بین المللی نوید
سر زدم. "نوید" ناشر اولین کتابم یعنی "به عشق رهبرم" نامی آشنا و خاطره انگیز بود. شهر آفتاب، محل برگزاری نمایشگاه را زمانی ترک کردیم که آفتاب در حال غروب بود. خیلی زودتر از آنچه تصورش را میکردم تمام شد و تنها "مفید بودن" این حرکت و امید به تکرار دوباره آن از دلتنگی کم میکرد.
اکنون که این جملات را می نگارم پانزده کیلومتری تخت جمشید به سمت شهرم "سیدان" شهر سادات در حرکتم. در پایان از آقای یزدانی، رییس اداره مجامع، تشکلها و فعالیتهای فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس ،چگینی ودیگر کسانی که لطفشان شامل حال اهالی فرهنگ و هنر میشود صمیمانه سپاسگزارم .
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: مرودشتاخبار مرودشتآثار مرودشتی هامطالب وبلاگ های مرودشتیچهره های مرودشتیگفتگو با مرودشتی هافرهنگیمذهبیولایت
برچسبها: کتاببه عشق رهبرمامام خامنه ایمرودشتسیدان