واژه عشایر بیشتر در زبان فارسی و در مورد ایلهای کوچنده در ایران به کار میرود. عشایر در قدیم در تعیین حکومتها نقش اساسی داشتهاند و اکثر خاندان هاو سلسلههای حاکم بر ایران خاستگاه عشایری داشتهاند. عشایر تقریباً نیروهای اصلی جنگی ایران را تشکیل میدادهاند. شیوه زیست عشایری اصطلاحات و ادبیات خاص خود را باز تعریف کرده و به عنوان جامعه سوم در ایران مطرح است. بعضی ازاصطلاحاتی که مشتق از واژه عشایری است عبارتند از:
- عشایر اسکان یافته: خانوارهای عشایری که تمامی اعضای آن در یک مکان، سکونت ثابت اختیار کرده و کوچ نمیکنند اما با توجه به حفظ برخی مناسبات اقتصادی (مالکیت و حقوق بهرهبرداری از مراتع و منابع قلمرو) و فرهنگی ـ اجتماعی (احساس تعلق به ایل و عشیره) خود را عضو ایل، طایفه و ... تلقی میکنند.
- عشایر کوچنده: به عشایری که حداقل سه ویژگی ساخت اجتماعی قبیلهای، اتکای معاش به دامداری، و شیوه زندگی مبتنی بر کوچ را داشته باشند گفته میشود.
- عشایر نیمه کوچنده: به آن تعداد از خانوارهای عشایری گفته میشود که حداقل در یکی از قطبهای استقرار (منطقه ییلاق، قشلاق و یا میانبند) دارای سکونتگاه ثابت بوده و همواره تعدادی از اعضای خانوار در آنجا سکونت دارند.
- عشایر رمهگردان: به آن تعداد از خانوارهای عشایری گفته میشود که اکثر اعضای خانواده در یک نقطه یا مکان (در داخل قلمرو ایلی و یا خارج از آن) سکونت ثابت اختیار کرده و در کوچ شرکت نمیکنند. در شیوه کوچ رمهگردانی، دامها به همراه چوپان و تعدادی از افراد ذکور خانواده جابجا شده یا کوچ داده میشوند.
ایل : اتحادیهای سیاسی متشکل از تیرهها و طوایف عشایری است که به اتکای وابستگیهای خویشاوندی (نسبی، سببی و آرمانی) و یا در برهه زمانی خاص، بنا به مصالح و ضرورتهای سیاسی و اجتماعی با هم متحد شده و تشکیل یک ایل را میدهند. معمولاً ایلات دارای سرزمین و قلمرو ایلی خاص خود بوده و تحت رهبری و مدیریت شخصی با سمت ایلخان یا ایل بیگ اداره میشدند.
طایفه : عبارت از یک واحد اجتماعی ـ سیاسی متشکل از چند تیره است و در سلسله مراتب ردههای ایلی، مهمترین و مشخصترین رده به شمار میرود. در سلسله مراتب سازمان اجتماعی عشایر ایران، اکثر طوایف بین ایل و تیره قرار میگیرند اما طوایفی نیز وجود دارند که به هیچ ایلی وابسته نبوده و طایفه مستقل نامیده میشوند.
طایفه مستقل : در ساختار مبتنی بر تقسیمات ایلی جامعه عشایر ایران معمولا بعضی از طوایف پیوند اجتماعی یا سیاسی چندانی با ایل خاصی نداشته و معمولا از باقیمانده یک ایل مستقل که قدرت اجتماعی و اقتصادی و تعداد جمعیت انها تحلیل رفته باشد شکل میگیرند این طوایف نه چندان ضعیف شدهاند که در ساختار سایر ایلات جای گیرند و نه چندان قوی هستند که خود ایل مستقل باشند اینگونه بوده است که به عنوان طایفه مستقل از سایر ایلات به حیات خود ادامه میدادند و کلانتر مستقل از ایل خانان برای انان منصوب می شده است.
تیره: در ساختار اجتماعی عشایر ایران، تیره از مجموع چند رده کوچکتر (مانند ، بُنکو، ، دودمان و ...) تشکیل میشود که عمدتاً بعد از طایفه قرار دارد و رکن اصلی طایفه و ایل محسوب میشود. اساس تیره مبتنی بر پیوندهای خویشاوندی واقعی و اصل و نسبی از خط پدری است که همبستگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و دفاع از منافع افراد عضو را به عهده دارد.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: مرودشتاخبار مرودشتمطالب وبلاگ های مرودشتیپوسترتصاویر
برچسبها: درباره ایل باصریمرودشتعشایر