اولین پاتوق وبلاگ نویسان برتر مرودشتی ( وبلاگ از مرودشت تا ....) در نظر دارد هر هفته برترین مطالب وبلاگ نویسان شهرستان مرودشت را در سبد وبلاگی خود باز نشر دهد. این امر مهم در جهت ترویج فرهنگ وبلاگ نویسی در شهرستان مرودشت و شناسایی استعداد های برتر در این زمینه انجام می شود. دوستان عزیز وبلاگ نویس مرودشتی جهت ثبت لینک خود در اولین پاتوق وبلاگ نویسان مرودشت هر چه زودتر اقدام نمایند. سبد های وبلاگی هفته ای یکبار در روزهای جمعه منتشر می شود.
وبلاگ کوهنوردی مهر مرودشت از نحوه کوهپیمایی شان در کوه شکسته مرودشت می گویند:
به نام خدا
پیمایش کوه شکسته(معصوم اباد مرودشت)
جمعه 9/8/ 93 برنامه ی پیمایش کوه معصوم اباد توسط گروه مرودشت
روز جمعه چهار نفر از اعضای گروه کوهنوردی مهر مرودشت به همراه یک میهمان به سرپرستی آقای رحیم عسکری با خودرو شخصی ساعت پنج و سی دقیقه ی بامداد به سمت روستای معصوم آباد حرکت کردیم .ساعت 6:20به پای مسیر رسیدیم در کنار چشمه چناری بالاتر از امام زاده سلطان محمد که در مسیر است چند دقیقه ای را گذراندیم و سپس به حرکت ادامه دادیم .ساعت8 در غار بالای کوه برای خوردن صبحانه توقف کردیم وپس از 45 دقیقه به سمت قله ی غربی به راه افتادیم.بعد از صعود به قله به گشت و گذاراز سطح قله پرداختیم.
ساعت 11:45 از ضلع شمالی فرود را آغاز کرده و ساعت 14 به پای کوه رسیدیم وسوار خودرو شده و حرکت کردیم.پس از 45 دقیقه به مرودشت رسیدیم وهمه اعضا با تندرستی برنامه را به پایان رساندند.
کوه شکسته در شرق کوه استخر (میان قلعه)وغرب روستای معصوم ابادِ مرودشت واقع است که از پوشش گیاهی کنگر،بادام کوهی،گون،کالمه،آویشن ودیگر گیاهان مفید وزیبا برخوردار می باشد.
سرپرست :رحیم عسکری
اعضا:
آقایان:سید حسن دهقانیان،احمد کشتکار(میهمان)
خانم ها:لیلا فریدونی،طیبه عباسی
وبلاگ تیم هندبال مرودشت از دلایل انصراف این تیم در مسابقات دسته یک می گوید:
کونجانی رییس هیات هندبال مرودشت افزود به علت نداشتن بودجه لازم از این مسابقات انصراف دادیم وبازیکن های جوان ما به تیم های دیگر پیوستن
مدیر وبلاگ سیوندی از انتشار کتابش سخن گفته است:
سیوندی زبانان عزیز و دیگر دوست داران و پژهشگران زبانهای ایرانی کتاب جدید منو می تونید از انتشارات سیوند واقع در شیراز روبروی باغ جهان نما تهیه کنید ضمنا کتاب از سه شنبه تو نمایشگاه کتاب شیراز در غرفه انتشارات سیوند عرضه میشه
دوست داشتم به مناسبت شهادت شهيد مهدي زين الدين فرمانده لشكر 17 علي ابن ابي طالب قم كه روز 25 ابان است چيزي بنويسم ترجيح دادم از دوست مرودشت">مرودشتي او بنويسم از سردار شهيد حاج محمد اثري نژاد آن هم فقط چند خط
در ميان عكس هاي شهدا به يك تصوير رسيدم تصويري كه در كنار محمد فرمانده ديگري هم در كادر عكاس افتاده است همان سردار روزهاي جنگ، همان يار ديرين ابراهيم همت . محمد اثري نژاد هم خلق و خوي دوستش زين الدين را داشت و هر دو هميشه لبخند زيبايي بر لبانشان نقش مي بست
از چپ نفر سوم شهيد اثري نژاد است كه با يك فاصله از مهدي زين الدين نشسته است
چند روز پیش مرتضی پاشایی خواننده دوست داشتنی کشورمان از دنیا رفت او که چندی در بیمارستان بود و از بیماری رنج می برد حالا طوری شده که بعد از مرگش از یک عده کج فهم رنج می برد عده ای که معلوم نیست دوستان نادان اویند یا دشمنان زرنگ او . این روزها حرف هایی می زنند که ما آنها را نه در تو بلکه در سایر دوستان تو که خواننده اند سراغ نداریم اما دیر نباشد که جناب عزراییل سراغ این یاوه گویان هم بیاید.
همچنین نوشت :
کوله ام غرق غم است ، آدم خوب کم است
عده ای بی خبرند ، عده ای کور و کرند ، اندکی هم پکرند
و میان رفقا ، عده ای همچو شما تاج سرند . . .
همچنین نوشت : مگه میشه بی حجابی واجب الهی باشه ؟؟؟
وبلاگ جوانان شهر مرودشت نیز سه مطلب را منتشر کرد:
موتور گازی شهید زین الدین
موقع انتخابات، مسئول صندوق بودم. دست که بلند کرد، آقا مهدی را توی صف دیدم تازه فرمانده لشکر شده بود. به احترامش بلند شدم. گفتم بیاید جلوی صف. نیامد. ایستاد تا نوبتش شد. موقع رفتن، تا دم در دنبالش رفتم پرسیدم «وسیله دارین؟» گفت:«آره». هرچه نگاه کردم، ماشینی آن دور و بر ندیدم رفت طرف یک موتور گازی. موقع سوار شدن. با لبخند گفت «مال خودم نیس. از برادرم قرض گرفته م.»
توصیه ای هم در قالب شعر به دختران مرودشتی داشت:
بود زینت به نزد زن، امانت
مکن جانم امانت را خیانت
بیا خواهر ز زهرا پیروی کن
میفکن خویشتن اندر ضلالت
وبلاگ دشت بزرگ مرودشت نیز نوشته :
این تصویر نقش رستم است که در نزدیکی مرودشت و تخت جمشید واقع شده و جزء آثار تاریخی مرودشت است اما مرودشتی به اینجا سر نمیزنند حتی خیلیا نمی دونند متعلق به کدام دوران تاریخی است این اثر
در مرودشت شناسی اش نیز نوشت :
شهر مرودشت در 45 کیلومتری شیراز و در 10 کیلومتری تخت جمشید واقع شده است . تخت جمشید بهترین و با شکوه ترین میراث تاریخی در شهرستان مرودشت است . در این شهرستان علاوه بر تخت جمشید می توانیم به اثاری همچون نقش رستم و نقش رجب اشاره کنیم . باقیمانده های شهر استخر نیز از جاذبه های تاریخی شهرستان مرودشت است . در اینده قصد دارم تصاویری را از این اماکن تاریخی برای شما دوستان عزیز در وبلاگ بگذارم.
مرودشت شناسی ادامه دارد .....
وبلاگ شهرستان خوشه های طلایی مرودشت ، داستان جومونگ و رستم را در قالب شعر برای مردم مرودشت نوشت:
دوستان مرودشتی با اینکه سالها از اولین سری پخش فیلم جومونگ در صدا و سیمای ایران می گذرد اما هنوز برخی شبکه های ایران دست بردار نیستند و دوست دارند چند بار دیگه هم این فیلم را پخش کنند اما به چه قیمتی؟
می دونید تا حالا ما جوونا فیلمی از رستم این اسطوره ایرانی ندیدیم و اصلا نمیدونیم زندگی اش چگونه گذشت؟
پس حالا که ایطوره به داستان رستم جومونگ در قالب شعر گوش کنید
کنون رزم جومونگ و رستم شنو، دگرها شنیدستی این هم شنو
به رستم چنین گفت اون جومونگ!
ندارم ز امثال تو هیچ باک
که گر گنده ای من ز تو برترم
اگر تو یلی من ز تو یلترم
رستم انگار بهش برخورد، یهو قاطی کرد و گفت:
منم مرد مردان ایران زمین
ز مادر نزادست چون من چنین
تو ای جوجه با این قد و هیکلت
برو تا نخورده است گرز بر سرت
جومونگ چشماشو اونطوری گشاد کرد و گفت:
تو را هیچ کس بین ایرانیان
نمی داندت چیست نام و نشان
ولی نام جومونگ و سوسانو را
همه میشناسند در هر مکان
تو جز گنده بودن به چی دلخوشی
بیا عکس من را به پوستر ببین
ببین تی وی ات را که من سوژشم
ببین حال میدن در جراید به من
منم سانگ ایل گوکه نامدار
ز من گنده تر نامده در جهان
تو در پیش من مور هم نیستی
کانال ۳ رو دیدی؟ کور که نیستی
در اینحال رستم پهلوان، لوتی نباخت و شروع به رجز خوانی کرد:
چنین گفت رستم به این مرد جنگ
جومونگا ! تویی دشمنم بی درنـگ
چنان بر تنت کـــوبم ایـــن نعلبکی
که دیگر نخواهی تو سوپ، آبــکی
مگـــر تو نـــدانی که مـن کیستم؟
من آن (تسو) سوسولت! نیستم
منم رستم، آن شیر ایــران زمین
(بویو) کوچک است در نگاهم همین
بعد از رجز خوانی رستم پهلوان، جومونگ از پشت تپه ای که آنجا پنهان شده بود آمد:
جومونگ آمد از پشت تل سیاه
کنارش(یوها) مــادر بی گنـاه!
بگفت:هین! منم آن جومونگ رشید
هم اینک صدایت به گوشــم رسید
(سوسانو) هماره بود همسرم
دهــم من به فرمان او این سرم
چون او گفته با تو نجنگم رواست
دگر هر چه گویم به او بر هواست!
و بعد از حرفهای جومونگ درد دل رستم آغاز گردید:
و این شد که رستم سخن تازه کرد
که حرف دلش گفت (پس کو نبرد؟!)
بگفت ای جومونگا که حرف دل است
که زن ها گـــرفتند اوضــاع به دست
که ما پهلوانیم و این است حالمان
که دادار باید رسد بر دل این و آن!
و اینچنین شد که دو پهلوان همدیگر را در آغوش گرفتند و بر حال خود گریه سر دادند:
بگذار تا بگرییم چون ابر در بهــــــاران
کز سنگ ناله خیزد بر حال ما جوانان!
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: مرودشتسبد وبلاگی مرودشت
برچسبها: مرودشت اخبار مرودشت وبلاگ های فعال مرودشت تصاویر مرودشت سیدان سیوند کامفیروز درودزن بسته وبلاگی سبد وبلاگی نویسندگان مرودشتی اخبار مرودشت بهترین های شهر مرودشت